اسکادران شهید (2)

امروز صبح مجددا اسکادران تازه نفس و آماده دچار حادثه شد، اول صبح موقع نشستن یکی از جوجه ها متوجه صدای برخورد شدید بال یک پرنده شدم و اینکه جوجه روی بام یک همسایه بالاتر فرود اومد، برام جای تعجب داشت کبوتری که همیشه جا می نشست چرا یکباره رفت اونجا و با این سرعت فرود اومد، از اونجائی که مجبورم داخل حیاط کبوترپرانی کنم زاویه دید بسیار کمی نسبت به آسمان اطراف دارم و اصلا متوجه هیچ چیزی نشدم، چند دقیقه بعد که جوجه خودش رو به آشیانه رسوند متوجه خون روی بال راستش شدم، اما هنوز شک داشتم کار پرنده شکاری باشه به دلیل اینکه ندیده بودمش، بال پرنده آسیب زیادی ندیده ولی فعلا قدرت پرواز نداره. دو روز پیش از این هم قرقی افتاده بود دنبال خواهر همین جوجه کبوتر اما به خاطر اینکه این جوجه ها مثل پدر خودشون تیز پروازند پرنده شکاری برای گرفتنشون مشکل داره.


اما تقریبا یک ساعت و نیم بعد وقتی سرم رو بلند کردم متوجه حرکت سریع یک طرلان به سمت پائین شدم در کسری از ثانیه یکی از بهترین جوجه ها رو روی هوا اسیر چنگال خودش کرد و برد. جوجه سبزی که با سومین پرش ساعتش رو به سه رسونده بود، واقعا از نظر هوش و جا نشستن استثنائی بود. پدر و مادرش و خواهر برادراش رو دارم خوشبختانه. در اون لحظه یک کبوتر ماده چاهی هو تووی آسمون بود که به سرعت خودش رو به طبقات بالائی آسمون رسوند اما این جوجه بی تجربه بود و نما می پرید. یکی از شگردهای قرقی طرلان شمالی این که کبوتر رو در ارتفاع پائین شکار می کنه و حتما از بالا اون رو به راحتی تووی چنگالهای خودش اسیر می کنه، به این صورت که خودش رو بالای سر کبوتر بینوا می رسونه و بعد با یک عکس العمل سریع از بالا به پائین مثل یک گلوله حرکت می کنه و در یک آن کبوتر اسیر جثه بزرگ طرلان شمالی میشه، به نظر کبوتر از چنگال قرقی توان فرار کردن داره اما از چنگال طرلان نه.

اسکادران (2)

تصاویری از کبوتران خودم


       1       2       3       4
       5       6       7       8
       9       10      11      12