دان کبوتر و تغذیه

یکی از نکات مهم نگهداری کبوتر و پرورش کبوتر بلندپرواز جهت ثبت رکورد آشنائی با شیوه های درست تغذیه و انواع دان کبوتر است، به همین منظور در این نوشتار سعی شده است تا اطلاعات جمع آوری شده توسط ویکی پدیا از پایگاه اطلاعات دپارتمان علوم کشاورزی و تغذیه ایالات متحده USDA اینجا برای مقایسه در کنار هم قرار دهم. 

با دقت به داده های جدولی که در زیر آورده ام به اطلاعات جالبی دست خواهیم یافت. به عنوان مثال انواع دان ذکر شده را ابتدا از نقطه نظر میزان کالری انرژی موجود در آن مقایسه می کنیم.

با توجه به داده های موجود شاهدانه نسبت به بقیه دانه ها دارای بیشترین میزان انرژی است و بعد از آن تخم کتان سطح بالائی از انرژی را داراست در حقیقت هر دو آنها در حدود دو برابر دانه های دیگر انرژی ذخیره شده دارند و در مقام سوم این تحقیق ارزن به عنوان دانه ای با کالری بالا قرار می گیرد.

با این تفاسیر مطمئنا ارتباطی بین میزان دیگر عناصر با انرژی موجود در آنها وجود دارد. اگر به داده های این جدول توجه کنیم شاهدانه و تخم کتان به ترتیب از بالاترین سطح چربی و پروتئین نیز برخوردارند و این یکی از دلائل بالا بودن میزان انرژی ذخیره شده در آنها نسبت به سایر دانه های ذکر شده در این جدول است. و نشان از رابطه مستقیم میزان انرژی با پروتئین و چربی دارد. 

یک نکته مهم در این جدول سطح بالای عناصر فلزی (مواد معدنی) موجود در تخم کتان است که گندم با بالاترین سطح این عناصر بعد از کتان قرار می گیرد. وجود مواد معدنی برای جلوگیری از بسیاری از امراض و سلامت پرنده بسیار دارای اهمیت است، این عناصر در شکل گیری نوک و استخوان بندی جوجه در حال رشد و به ویژه پرنده مولد ماده اثر فروان دارند و در بهبود متابولیسم پرندگان، فرآیند جذب و دفع غذا، سیستم کلیوی و جلوگیری از بیماریهای مختلف موثرند. اما از طرفی مصرف بیش از حد بعضی از این عناصر می تواند باعث بروز مشکلاتی مانند اسهال در پرنده شود .

یکی از ترکیبات حیاتی و مهم در هنگام انجام فعالیتهای سخت فیزیکی کربوهیدراتها هستند، با توجه به داده های جدول ذیل به ترتیب برنج، جو، ذرت، ارزن، گندم و به عبارتی غلات بر خلاف شاهدانه و کتان دارای بیشترین میزان ترکیبات کربوهیدراتها هستند. 

برای آشنائی با جایگاه مصرف ترکیبات و عناصر فوق باید بدانیم که یک پرنده در حال رشد به پروتئین بیشتری نیاز دارد به همین خاطر تغذیه جوجه کبوتر باید شامل دانه های پروتئینی باشد، و در زمستان بدن پرنده برای تولید گرما نیازمند دانه های چرب مانند ذرت است فراموش نباید کرد که دانه هائی مانند کتان و شاهدانه را باید در گروههای پر چرب قرار داد و در مصرف آنها دقت بیشتری به خرج داد. وجود کربوهیدراتها در مواقع پروازهای طولانی و تمرینات برای سوخت و ساز بدن بسیار لازم و ضروری است. به همین خاطر داشتن اطلاعاتی در زمینه ورزش و تغذیه یکی از ملزومات پرورش کبوتر بلندپرواز است که در زیر اجمالا مورد بررسی قرار می گیرد.


(خالی بودن بعضی از خانه های جدول دلیل بر وجود نداشتن عنصر و ترکیب مورد نظر در دانه مربوطه نیست.)

ترکیبات(بطور مختصر)جوگندمبرنجذرتتخم کتانشاهدانهارزن
میزان عناصر و انرژی موجود در 100 گرم دان 




آب (گرم)
13.11210

8.7
انرژی (کالری)352.3326.9364.9365.2533.9567378.1
پروتئین (گرم)9.912.679.418.2930.611
چربی (گرم)1.21.514.7442.1647.24.2
کربوهیدرات (گرم)77.771.2797428.88 10.973
فیبر (گرم)15.612.217.327.36.08.5
قند (گرم)0.80.4>0.10.641.55
آهن (میلی گرم)2.53.20.82.715.734.73
منگنز (میلی گرم)
3.91.10.49

1.6
کلسیم (میلی گرم)29.02928725574.08
منیزیوم (میلی گرم)79.012625127392
114
فسفر (میلی گرم) 221288115210642
285
پتاسیم (میلی گرم)280363115287813
195
روی (میلی گرم)2.12.61.12.214.341.7
ویتامین ب 6 (میلی گرم)0.30.30.20.620.4730.10.4
ویتامین ب 1(میلی گرم)0.20.380.10.391.6441.40.4











کربوهیدرات ها سوخت اصلی ورزشکاران است که بدن آن را به گلوکز (نوعی قند) تبدیل می کند و به صورت گلیکوژن در ماهیچه ذخیره می سازد. وقتی فرد ورزش می کند، گلیکوژن ذخیره شده به انرژی تبدیل می شود. کربوهیدراتها در مقایسه با چربی و پروتئین برای سوختن نیاز به اکسیژن کمتری دارند.در صورتی که به اندازه کافی از کربوهیدراتها استفاده کنید قادر خواهید بود شدیدتر ورزش کنید. یک رژیم پر کربوهیدرات به شما اجازه می دهد که به خاطر بازسازی ذخایر کربوهیدراتی و کاهش زمان بازگشت به حالت اولیه سخت تر تمرین نمایید. اگر در حین ورزش بدن شما به اندازه کافی کربوهیدرات در دسترس نداشته باشد برای کسب انرژی شروع به سوزاندن چربی و پروتئین میکند و این موجب کاهش کارآیی شما میشود. 


پروتئین انرژی زیادی برای سوزاندن تولید نمی کند اما برای محافظت از ماهیچه های خود به آن نیاز دارید همچنین به بدن شما امکان میدهد تا بافت های تازه بسازد. بدن شما نمیتواند پروتئین را ذخیره کند پس اگر به آن نیاز نداشته باشد آنرا میسوزاند یا تبدیل به چربی میکند. میزان نیاز بدن ورزشکار به پروتئین برحسب نوع ورزش، شدت فعالیت های ورزشی و مدت انجام ورزش متفاوت است. کسانی که ورزش میکنند به مقادیر بیشتری پروتئین نیاز دارند. ورزشکارانی که ورزش های استقامتی انجام میدهند یا آنهایی که ورزش های قدرتی انجام میدهند یا بدنسازی میکنند به پروتئین بیشتری نیاز دارند. برای ورزشکاران استقامتی پروتئین نقش یک باک سوختی ذخیره و به عنوان پشتیبانی کربوهیدراتها سوخت اصلی را ایفا می کند.

و بر خلاف کربوهیدراتها یک سوخت گرانبها و کم بازده به شمار می آید.از آن جهت گرانبها محسوب می شود که به خاطر مصرف شدن به عنوان سوخت، پروتئین نخست باید به کربوهیدرات یا چربی تبدیل شود که مستلزم صرف انرژی و تولید سموم است.شما برای دفع سموم آب را از دست می دهید که میتواند به کم آبی(دهیدراسیون) منجر شود که خطری برای ورزشکاران است.از آن جهت کم بازده است که استفاده از پروتئین به منظور تأمین انرژی با نقش اولیه پروتئین یعنی رشد،نگهداری و ترمیم بدن سازگار نیست. از طرفی، دریافت بیش از حد پروتئین باعث فشار بر روی کلیه ها می شود. و هضم و جذب آن به زمان بیشتر نیاز دارد.


چربیها راهی برای ذخیره انرژی در بدن هستند.چربیها را به عنوان یک باک ذخیره در نظر بگیرید.شما دوست دارید که سوخت ذخیره کافی داشته باشید ولی یک باک سنگین به قیمت از دست رفتن سرعت و قدرت شما تمام می شود. بدن ما برای انجام فعالیت های حیاتی خود به مقادیر کمی چربی نیاز دارد وقتی استراحت میکنید یا فعالیت کمی انجام میدهید بدن شما بیشتر انرژی مورد نیارش را از سوزاندن چربی بدست میاورد و وقتی میزان فعالیت بدنی و ورزشی را افزایش میدهید بدن بیشتر از کربوهیدرات برای تامین انرژی استفاده میکند. 

در روزی که میخواهید یک فعالیت ورزشی شدید انجام بدهید چربی یا پروتئین زیاد مصرف نکنید چون به کلیه و کبد شما فشار زیادی وارد میشود و هضم این مواد هم سخت تر از کربوهیدرات است. 


همواره به خاطر داشته باشید که اگر از کبوتران تهرانی و بلند پرواز نگهداری می کنید هنگام پرواز های طولانی از غذاهایی که مقادیر زیادی پروتئین دارند استفاده ننمایید زیرا این نوع خوراک فشار متابولیکی زیادی به پرنده وارد آورده و در ارتفاع بالا که فشار اکسیژن نیز کم است-نیاز به اکسیژن پرنده را افزایش داده وممکن است حیوان را در معرض ابتلا به آسیت قرار دهد. 


منبع نت

برای آگاهی بیشتر از عناصر موجود در دانه ها به پایگاه اطلاعت کشاورزی و علوم تغدیه ایالات متحده مراجعه کنید. 




معرفی تیپلرهای اروپا (3)

در ادامه و در بخش سوم تیپلرهای اروپائی یکی از اساتید این رشته در سالهای نه چندان دور را در این وبلاگ به شما معرفی می کنم. ساکن اوشتبیوروم هلند است یک نانوای پیر که برای مدت43/5 سال عمرش را در نانوائی کار کرد. در سال 1938 در شهر هیگ Heeg از استان فریسلند متولد شد. مردم این استان زبان مختص خودشان را دارند با یک پیشینه بلند تاریخی. از سن 14 سالگی در نانوائی مشغول به کار شد و در سال 1958 پس از بازگشت از خدمت سربازی مجددا برای کار در نانوائی به اشتبیوروم رفت. در همانجا با دختر یک ماهیگیر آشنا شد که بعد ها با هم ازدواج کردند و همسرش برای سالها به عنوان پرستار در شهرهای آرنهم و لیوواردن مشغول به کار بود. آنها در سال 1964 ازدواج کردند و حاصل این ادواج چهار پسر و در حال حاضر پنج نوه است.

 او کسی نیست جز "پیت وان دِ رِف" که برای سالها در کنار شغل نانوائی به ورزش کبوترپرانی پرداخت و دوران بازنشستگی فرصت کافی برایش بوجود آورد تا در این زمان آنچه که برای سالها آموخته بود را به نمایش بگذارد. گنجه اش واقع در حیاط پشتی منزلش به طول 9 و عرض 2 متر می باشد که به 5 قسمت جداگانه تقسیم شده است. یک اطاقک شامل دان کبوتران و 16 جعبه برای نگهداری کبوتران قبل از پرواز است. اطاقک دیگر برای نگهداری کبوتران زیرپائی، یکی هم برای نگهداری جوانترها و دو اطاقک دیگر برای کبوتران مولد جهت نسل کشی اختصاص یافته اند، که هر کدام شامل هشت جعبه (قفس) جفتگاهی است. در مقابل لانه کبوتران جفتگاهی و جوجه ها او یک خانه تور برپا کرده که در هر کدام کبوتران تمام مدت می توانند در آن بمانند. 

امسال 8 جفت کبوتر را کاندید ایجاد نسل جدید کرد که حاصل آنها 40 کبوتر جوان بوده است.او معتقد است نیاز به کبوتران زیادی ندارد و در حال حاضر هم برای نسل کشی مشکل دارد مثلا برای دو سال از یک لامپ 150 وات استفاده می کرد که با گذشت زمان متوجه شد نیاز به نور بیشتری دارد برای همین اکنون از یک لامپ 300 وات هالوژن در کنار لامپ 150 واتی استفاده می کند. او این لامپها را برای پرواز کبوتران در شب روی دیوار بلند مقابل خانه اش آویخته است. 

سه کبوتری که امسال برای او رکورد بالائی را ثبت کرده اند در زمان مسابقه بیشتر از 16 تا 17 هفته سن نداشته اند و از دو نر و یک ماده این نسل ایجاد شده است. همه آنها با هم رابطه فامیلی دارند دو تا از آنها از یک پدر و مادر اند و آن یکی برادرزاده (خواهرزاده) آنهاست. 

او قبل از شروع تمرینات و پرواز کبوترها آنها را در قفسهای جداگانه و در یک اطلاقک مجزا نگهداری می کند، مکان نگهداری آنها را بسیار ساکت و بدون سر و صدا نگه می دارد تا هیچ استرسی به کبوتر وارد نشود و در آرامش کامل اوقاتش را به سر ببرد. نگهداری کبوتران در قفسهای مجزا باعث می شود تا او به راحتی شرایط هر کبوتر را از لحاظ بیماری، خورد و خوراک و وضعیت روانی بررسی کند و از سلامت پرنده پیش از پرواز مطمئن شود.

"پیت وان دِ رِف" بعد از اینکه کبوتران پروازیش با هم خو گرفتند و بعبارتی هم بو شدند از اواسط آوریل (فروردین ماه) کبوترانش را دو بار در هفته مدت 8 تا 12 ساعت به پرواز در خواهد آورد. به عقیده او این زمان برای تمرین کبوتران در شب و زیر نور چراغ هنوز زود است. همیشه علاقه مند است تا کبوترانش بدون کوچکترین خطا به آشیانه بازگردند و با گذشت زمان اهمیت این موضوع افزایش پیدا می کند به این جهت که کبوترانش در هر زمان با فرمان او اقدام به نشستن کنند. (حتی با کمک کبوتران زیرپائی)

در طول دوره تمرینات او از مخلوط دان پاک شده و خالص شرکتی Teurlings استفاده می کند، و بعد از هر پرواز دان اندکی را کم کم در اختیار کبوتران می گذارد که نسبت و شکل آن برای کبوتران بالغ، جوان و جوانتر متفاوت است. 


 آقای "رِف" برای پیشگیری از بیماریهای احتمالی سه روز قبل از مسابقه قرص ترکیبی تریمونکس (Siegertauben) را در اختیار کبوترانش قرار می دهد. او به سه کبوتر رکورد دار بعد از بازگشت به آشیانه در پایان مسابقه سریعا اجازه استراحت می دهد. بلافاصله روز بعد کبوترهای مورد نظر شروع به پر ریزی می کنند و این نشان از فشار زیادی است که کبوتران متحمل شده اند. به همین خاطر در طی فصل پیش رو تمام مدت استراحت می کنند و شاید آقای "رِف" از آنها برای پرواز در تیم سال آینده و یا ایجاد نسل استفاده کند. که تا با آمدن فصل بهار این مسئله روشن خواهد شد.


برگردان از سایت NTUTr  


او رکورد 20 ساعت و 31 دقیقه سال 2005 را در کارنامه دارد

قابل توجه این که نسل کبوتران آقای "رف" از ترکیب دو نسل "شانون" و  "Hugh" (وارداتی از ایرلند به کشور هلند) بوجود آمده اند.


تصاویر کبوتران Piet van der werf




مکانیسم پرواز پرندگان

ادامه....

به زودی تمامی هوای گرم در این حلقه متمرکز می شود و در دایره هایی هم مرکز حول محور مرکزی به چرخش در می آید . با اوج گرفتن کلی این سیستم ، هوای سرد در مسیرهای بسته ای حول حلقه گردابی می چرخد . چرخش هوای سرد به این ترتیب است که از مرکز حلقه به سرعت بالا می آید و از محیط آن آهسته تر ( نسبت به حلقه ) پایین می رود . همین حرکت مرکب و صعودی حلقه و هوای داخل آن است که انرژی نور خورشید را برای پرواز پرندگان گشوده بال قابل استفاده می کند.


 بدین ترتیب ، در هوای آرام ، پرنده با رفتن به طرف شیب تپه ای سر می خورد ، انرژی لازم را برای غلبه بر اصطحکاک و سرعت گرفتن از ثقل کسب می کند . اگر سرعت بالا رفتن هوا از سرعتی که پرنده با آن در هوا شیرجه می رود بیشتر باشد ، پرنده به ارتفاع بالاتری خواهد رفت . 

ساز و کار ( مکانیسم ) اصلی اوجگیری در طرف چپ تصویر با نمودار برداری نشان داده شده است. پرواز رو به بالای پرنده برآیند سرعت پایین رفتن آن در توده هوا و سرعت رو به بالای هوا است. طرح های سمت راست چگونگی این پرواز را در مورد اوجگیری نشان می دهند. پرنده در میان جریان رو به بالای پایایی به صورت یک مارپیچ بالارونده در می آید.


 این تبیین ساده از بال باز روی ( پرواز گشوده بال ) پرندگان است که بدون هیچگونه تغییر حالت ، روند اوجگیری پرنده را در جریان هوای بالارونده توصیف می کند . اما در پوسته های گرمایی یک عامل اضافی وجود دارد که عبارت است از جریان رو به بالا در داخل آن . بدین صورت که برای صعود به همراه پوسته ، پرنده در داخل جریان بالا رونده مرکزی در چنان شعاعی چرخ می زند که سرعت پائین رفتن آن دقیقا برابر با سرعت رو به بالای ( نسبت به حلقه گردابی ) هوایی باشد که در آن سر می خورد . از این طریق ارتفاع پرنده نسبت به حلقه گردابی ثابت می ماند و همچنان که کل سیستم در هوا بالا می رود ، پرنده نیز با استفاده از یک سواری مجانی از زمین اوج می گیرد ؛ گویی پرنده در داخل یک بادکنک بالارونده چرخ می زند ، با این تفاوت اساسی که پرنده به طور مداوم در داخل بادکنک پایین می رود .  


در جریان بال زدن و پرواز ، شاهپرها حالتهای متفاوتی به خود می گیرند ، اشکال متفاوت این پرها مربوط به ساختمان و تعدادشان در بال بوده ، در برخاستن ، مانور دادن در هنگام پرواز ، با نشستن پرنده ، نقش مهمی دارند . فاصله و شکاف بین شاهپر های بال اهمیت فراوانی در بالا رفتن و برخاستن پرنده از زمین دارد . آخرین شاهپر بال به دلیل ظرفیت و عملکرد مستقل آن ، می تواند شکاف لازم را برای شکلهای مختلف پرواز ایجاد کند . بدیهی است که این شکافها نقش ویژه ای در مانور حرکتی و سرعت پرنده در هنگام پرواز دارد . در پرندگانی مانند سسک جنگلی یا کبک و تیهو که با بال زدن پرواز می کنند ، شاهپرها روی هم می افتد و سطح تقریبا پیوسته ای در نوک بال تشکیل داده ، شکاف انتهایی شاهپرها حالت U مانند پیدا می کنند . این امر در مورد بسیاری از پرندگان دریایی مانند آلباتروس ها نیز که پرواز گشوده بال دارند ، کم و بیش صادق است با این تفاوت که در خصوص این پرندگان انتهای شاهپر ها دارای شکافهای V مانند است . پرندگانی مانند عقاب و لاشخور که پرواز گشوده بال دارند ، دارای شاهپرهایی هستند که در انتها باریک بوده ، در هنگام بال باز روی ، از هم جدا و خمیده می شوند ، به طوری که نوک بال آنها به صورت یک بادبزن پره پره در می آید . همانگونه که اشاره شد ، این خمیدگی و از هم جدا شدن بال که به شکل U است ، نقش مهمی در کاهش کشش روی بال (مقاومت هوا ) ایفا می کند.  


هنگام پرواز در بال معمولی هوا از ناحیه پایین بال که فشار در آن زیاد است به ناحیه بالایی بال که فشار در آن کمتر است می رود و نوک بال را دور می زند ، در نتیجه ، هوا در این قسمت یک سرعت چرخشی زیاد کسب می کند و با تشکیل یک هسته گردابی ، به دنبال جریان اصلی از هر بال کشیده می شود . هجوم هوا از پایین به بالای بالهای بلند و باریک ، مانند بال آلباتروس ، نسبتا کم و در نتیجه کشش روی این بالها نیز کم است . اما در بال های پهن‌تر ، این هجوم از پایین به بالا زیاد است . کشش حاصل مانع از امکان پرواز گشوده بال می شود . برای جلوگیری از همین وضعیت جریان هوا در نوک بال است که پرندگان بال باز رو زمینی ، طی مراحل تکامل خود مجهز به پرهای مخصوصی شده اند.  


شاهپرهای از هم مجزای این پرندگان که به سوی بالا خمیده است ، یک حصار آیرودینامیکی تشکیل می دهد که از جریان هوا در اطراف بالها جلوگیری می کند.  

مقاومت هوا روی نوک شکاف دار بال پرنده اوج‌گیر زمینی ، مثل کرکس، از مقاومت هوای موثر بر نوک هموار بال کبوتر(لینک) کمتر است و همین به کرکس امکان می دهد تا با وجود بهتر بودن بالش از اوجگیران دریایی بتواند صعود کند . هنگام پرواز شاهپرهای نوک باریک کرکس از هم جدا و به سوی بالا خم می شوند. این کار مانع جریان هوا در اطراف نوک بال می شود . در نتیجه به جای دو جریان بزرگ دور بال چندین جریان کوچک در اطراف پرها و نوک بال تشکیل می شود.  


در این بالها ، بجای تشکیل جریان مدوری از هوا به دنبال هر بال ، جریان کوچکی توسط هر شاهپر ایجاد می شود ؛ و از اینرو مقاومت هوا بر روی بال به کمترین مقدار می رسد . به همین دلیل پرندگان دریایی ، که بر سطح وسیع و بی مانع فراز اقیانوس ها پرواز می کنند ، بال بلند و باریک را برای زندگی خود مناسب یافته اند. ؛ اما پرندگان زمینی که دائما در نواحی ناهموار و گاه جنگلی پرواز می کنند و می نشینند و دارای پرواز گشوده بالند ، بال کوتاه و ستبر با نوکهای شکافته را برای احتیاجات خود سودمند یافته اند.  


کنترل و تغییر مسیر پرواز به دو صورت بال زدن شدیدتر یا با تغییر زاویه بال از وضعیت عادی آن انجام می گیرد . بعضی از پرندگان مانند ابیا و زاغی با چرخاندن دم به یک سو و بلند کردن یا پایین نگهداشتن آن، مسیر پروازشان را تغییر می دهند . لذا ، همانگونه که قبلا اشاره شد ، دم در برخاستن یا ترمز کردن و نیز در هنگام نشستن بر روی زمین یا آب نقش بسیار مهمی را بر عهده دارد. 

تصویر فوق نشان دهنده طرز نشستن سینه سرخ بر روی شاخه درخت است در شکل اول پرنده بالها و دم را باز کرده ، در شکل دوم بدن را به حالت نیمه عمود در آورده ، بدین وسیله سرعت را کم می کند. 

 در مرحله اول بالها و دم باز شده تا بیشترین اصطحکاک را با هوا داشته باشد و سرعت به حداقل برسد. در مرحله دوم با حالتی که مشاهده می شود پرنده خود را به آب زده است. در مرحله سوم مستقر شدن پرنده را بر روی آب نشان می دهد.


تعدادی دیگر مانند حواصیل و درنا برای چرخ زدن یا تغییر جهت ، پاها را به شکل خاص در امتداد و پشت بدن می چرخانند ؛ در این پرندگان ، پا نقش فرمان را دارد ، اما در بعضی دیگر نقش مهمی در برخاستن به منظور پرواز دارد. چنگر، فلامینگو ، قو و گونه های کمی از اردک ها در هنگام برخاستن ابتدا مسافتی را بر روی آب می دوند، هنگامی که این پرندگان به سرعت لازم رسیدند ، از آب کنده شده ، پاها را در امتداد بدن جمع می کنند و به پرواز در می آیند . اغلب اردکها مانند سر سبز و خوتکا ،طور عمودی از سطح آب بر می خیزند . یعنی ناگهانی و به شکل عمودی به بالا بلند شده ، پرواز می کنند. 


 برخاستن سرسبز از روی آب را نشان می دهد.  


وضعیت و سازگاری پرنده به شکل کلی بالا بستگی دارد ؛ بر این اساس شکل پرواز نیز در گونه های مختلف متفاوت است . پرندگانی که مانند غاز، درنا و قو به صورت دسته جمعی مهاجرتهای طولانی دارند ، به منظور کاهش مقاومت هوا به شکل عدد هشت پرواز می کنند . با این شکل پرواز ، مقاومت هوا برای آنهایی که در داخل پوشش پرواز قرار می گیرند ، کمتر از زمانی است که به تنهایی پرواز می کنند . در پرواز دسته جمعی ، به بالی که در داخل قرار می گیرد فشار کمتری وارد می شود و در نتیجه تعویض جای پرندگان فشار ناشی از مقاومت هوا را کاهش می دهد و به این ترتیب نیروی کمتری را برای بال زدن مصرف می کنند . بدیهی است که پرنده ای که در راس 8 قرار می گیرد ، فشار زیادی را تحمل می کند

رابطه پرواز پرندگان و شرایط جوی


برای مقایسه تاثیر آب و هوا در نقاط مختلف ایران باید اول چند فاکتور رو در نظر گرفت فشار هوا یکی از این فاکتورهاست برای بررسی فشار هوا در نقاط مختلف کشور باید ارتفاع هر منطقه از سطح دریا رو در محاسبه منظور کرد و همینطور یک نکته مهم در ارتباط با فشار هوا جرم در حجم یا چگالی هوا است به عبارتی هر چه هوا چگالتر و ارتفاع نسبت به سطح دریا پائنتر باشد در نتیجه فشار هوا نیز بیشتر است. اما برای مقایسه چگالی هوا باید خصوصیاتی مانند هوای سرد و گرم (دما) یا خشک و مرطوب را مورد بررسی قرار داد، در این رابطه سرعت باد هم یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر روی فشار هوا است.


رابطه رطوبت هوا با فشار هوا: با توجه به این که وزن مولکول بخار آب از وزن میانگین مولوکولهای موجود در جو ( نیتروژن و اکسیژن) کمتر است افزایش رطوبت باعث کاهش فشار می شود. بعبارتی فشار هوا در هوای خشک بیشتر از هوای مرطوب است. اما نباید فراموش کنیم هوای خشک در طبیعت وجود ندارد. 


رابطه ارتفاع از سطح دریا و فشار هوا: فشار اتمسفر به نسبت ارتفاع از سطح زمین کم می‌شود. فشار جو با افزایش ارتفاع کاهش یافته و در ارتفاع پنج هزار متری به میزان نصف فشار سطح دریا می‌رسد. 


رابطه چگالی و فشار هوا: چگالی هوا با فشار (قانون گاز ایده آل) و ارتفاع از سطح دریا تغییر پیدا می کند، بعبارتی با افزایش ارتفاع چگالی و فشار هوا کاهش می یابد.


رابطه دما و فشار هوا: در لایه تروپوسفور که سطح زمین را تا ارتفاع 10 تا 20 کیلومتری را فرا گرفته با افزایش ارتفاع دمای هوا کاهش می یابد. بطور متوسط کاهش درجه حرارت نسبت به ارتفاع در طبقات پایین جو ، 6 درجه سانتیگراد در هر کیلومتر است. دمای هوا به ازای هر 150 متر (حدود 490 فوت) حدود 1 درجه سانتیگراد کاهش می یابد. به عنوان مثال دمای هوا در قله کوه اورست تقریباً در حدود 40- درجه سانتگیراد برآورد شده است در صورتی که در سطح دریا تقریباً 15 درجه سانتیگراد است. 

فشار هوای گرم در ظرف در بسته بیشتر است زیرا با افزایش دما جنبش مولکولی افزایش یافته و برخوردها با دیواره ظرف بیشتر میشود. (توجه کنید که این حالت در ظرفی در بسته و در حجم ثابت است) اما فشار هوا وقتی دما بیشتر شود کاهش می یابد. زیرا با افزایش دما تراکم مولکولی کم و تعداد ضربات کاهش می یابد. وزن هوای سرد بیشتر از وزن هوای گرم است، همان طور که فشار هوای سرد بیشتر از فشار هوای گرم است. موقعی که خورشید هوا را گرم می کند، هوا منبسط و سبک تر می شود و بالا می رود و هوای سردتر و سنگین تربه جایی که هوای گرم تر و سبک تر بود می وزد. به عبارت دیگر هوا معمولاً از مناطق با فشار هوای بالا به مناطق با فشار هوای پایین می وزد. هوای سرد چگالتر از هوای گرم است و این امر باعث فشار هوای بالای هوای سرد است. هوای گرم که سبک تر است باعث فشار پایین می‌شود. در ناحیة پر فشار، مولکولهای هوا به هم نزدیکتر از ناحیه کم فشار هستند. هوایی گرم فشار کمتری را روی زمین ایجاد می‌کند که این امر ناحیه کم فشار را بوجود می آورد. بر اساس دو افزایش و کاهش که روزانه در حرارت خورشید ایجاد می شود بیشترین تغییر در فشار به وجود می آید. در هر روز حدود ساعت 4 صبح و عصر فشار در پایین ترین حد خود و ساعت 10 صبح و عصر در اوج آن می باشد. اندازه سیکل روزانه در منطقه استوا به بیش ترین و در حرکت به سمت قطب کم ترین می شود . 


رابطه واقعی بین دما و فشار وجود ندارد اما هر دو از همدیگر تاثیر می پذیرند به طوری که افزایش دما در طول روز در یک منطقه می تواند باعث ایجاد جریانات بالاسو در هوای آن منطقه شده و باعث کاهش فشار شود و یا در طول شب با کاهش دما باعث فرونشست هوا شده و کمی مقدار فشار هوا را افزایش دهد. در مناطقی که اختلاف بین دریافت تابش خورشید وجود داشته و اختلاف دما بیشتر است( مانند کوه و دشت، یا دریا و ساحل و ... ) این اثر چشم گیر تر است. همچنین وجود یک توده هوای پرفشار زمستانی می تواند دما را در یک منطقه بیش از 10 درجه کاهش دهد ویا یک توده هوای پرفشار تابستانی می تواند دمای هوا را در یک نقطه حدود 5 درجه یا بیشتر افزایش دهد. یک توده هوای کم فشار زمستانی می تواند باعث افزایش دمای یک منطقه و یک کم فشار تابستانی می تواند باعث خنک شدن دمای یک منطقه شود. 


چگونگی پرواز هواپیما: اگر می بینیم هواپیما در هوا بلند می شود این بر اثر فشـار هوایی است که از زیر بال هایش می گذرد و در نتیجه آن را به آسـمان بلند می کند. چون زیر بال ها مسطح است خلأیی ایجاد نمی شود و درنتیجه هوایی که از زیر بال ها عبور می کند فشار بیشتری در آن جا وارد می آورد. آن گاه بر اثر همین فشار هوا است که هواپیما از زمین به هوا برمی خیزد. ولی یادتان باشد که تا هواپیما به پیش حرکت نکند، چنین فشاری در زیر بال هایش تولید نمی شود و در نتیجه هرگز نیروی برآور پیدا نمی کند تا به آسمان بلند شود. 



مکانیسم پرواز پرندگان: 


پرواز پرندگان را در شکل ساده آن می توان همانند حرکت هواپیما در هوا دانست . بدین معنی که وقتی پرنده بال می زند ، نیروی مقاومت هوا به زیر بال فشار وارد کرده پرنده را به بالا می کشاند. 

هنگام حرکت به جلو ، نیروی مقاومت هوا که در جلو و زیر بالها وجود دارد ، همراه با چرخش خاصی که پرنده به بالها می دهد ، هوا را با فشار به عقب می راند و در نتیجه پرنده به بالا و جلو حرکت می کند . اگر چه حالت ظاهری پرندگان دوکی شکل و در نتیجه نیروی مقاومت هوا در جلو پرنده بسیار کم است ، اما تفاوت هواپیما با پرنده در این است که در هواپیما بالها ثابت بوده تنها کناره های آن متحرک است ، ولی در پرندگان ، بالها به بالا و پایین و عقب حرکت می کنند ؛ یعنی نیروی حرکتی پرنده بال زدن آن است ( در اصطلاح فرهنگ لغات فارسی به بال زدن پرنده "دف" گویند {فرهنگ عمید} 


بالها به خاطر وضعیت مقعر و سطح وسیعی که ناشی از وجود پرها است ، می توانند فشار هوا را در سطوح بالایی کاهش دهند ، ولی برعکس در سطوح زیرین حداکثر فشار را داشته باشند ، نتیجتا پرواز پرنده در اثر عوامل مکانیکی ناشی از رابطه متقابل پرها و فشار هوا حاصل می گردد. 

جالب توجه این است که اگر جریانهای عمودی هوا به سمت بالا ، دارای حرکت و سرعت باشند ، کمک زیادی در بردن پرنده به مسیرهای طولانی ، بدون از دست دادن انرژی برای بال زدن ، می کند . این گونه جریانهای هوایی در محدوده گرمایی حاصل از تابش خورشید و اغلب بر روی دریا اتفاق می افتد و بعضی از پرندگان دریایی مانند مرغان طوفان یا آلباتروسها ، هنگام مهاجرت از این جریانهای هوایی حداکثر استفاده را می برند . به عبارت دیگر ، پرواز با شکوه و بی تقلای پرندگان دریایی، قوشها، عقابها و کرکس ها ناشی از کارآیی آیرودینامیکی پرندگان و پدیده های هواشناختی است. 

این امر بدین صورت است که در آغاز پرنده با بال زدن شدید خود را تا ارتفاع حدود 30 متر بالا می برد . در این ارتفاع ، ضمن چرخیدن در دایره هایی به "بال باز روی" یا صفیدن ( صف به معنی گستردن هر دو بال و سکون بال به هنگام پریدن آمده است {فرهنگ معین} ) ادامه می دهد و در هر دایره به تناوب ، قسمت هایی از مسیر را بال می زند و قسمت های بزرگتری را بدون بال زدن "می سرد" .

ارتفاع حدود 120 الی 150 متری بدون هیچ بال زدنی چرخ زده ، با بالهای گشوده به ارتفاعات بالاتر اوج می گیرد . اگر باد بوزد مدارهای پرواز به صورت حلقه هایی در می آید که در جهت باد کشیده می شوند. 


در نقطه اوج صعود ، یعنی در ارتفاع حدود 2000 تا 3000متری ، پرنده شیرجه‌ی طولانی را با بالهای نیم بسته آغاز می کند ( یا به اصطلاح شاخ می بندد ) . سپس بال هایش را کاملا باز می کند و در مسیر مارپیچ دیگری مجددا اوج می گیرد . به این ترتیب ، پرنده با اوج گرفتن و شیرجه رفتن متناوب ، مناطق وسیعی را تقریبا بدون صرف انرژی پرواز می کند. 


پرواز با استفاده از بال ( دف ) را می توان به طور عینی همانگونه که قبلا ذکر شد مشاهده کرد . بال زدن نیرو تولید می کند و این نیرو پرنده را در هوا نگه داشته ، به جلو می راند . اما برای بیان نیروی نامرئی که بال باز روی ( صف ) پرنده را موجب می شود ، نمی توان به این راحتی از مشاهده استفاده کرد . به نظر می رسد که پرنده در ستونی از هوای گرم ، که در اثر تابش خورشید از زمین به بالا می خیزد ، اوج می گیرد . اما اغلب هنگامی که هوا در سطح زمین کاملا آرام است باز این پرندگان در آسمان دیده می شوند . معلوم شده که اوج گیری این پرندگان در حبابهای بزرگی از هوای شناور ، که در طول روز گرم شده و از زمین بالا آمده ، انجام می گیرد . نیرویی که چرخ زدن پرنده در داخل این حباب یا "پوسته گرمایی" تداوم می بخشد ، از گردش بسیار سازمان یافته هوا در پوسته زمین تامین می شود ، و پرواز منظم ( هندسی ) پرندگان ، خود دلیل بارزی بر وجود چنین جریانهایی است. 



پوسته گرمایی متشکل از یک حلقه گردابی ( چنبره ای ) که جریان هوای سرد در مسیرهای بسته ای ( خط چینها) حول آن می چرخند ، شعاع دایره ای که پرنده اوج گیرنده در آن پرواز می کند ، طوری است که سرعت فرو افتادن آیرودینامیکی پرنده دقیقا برابر با سرعت جریان بالارونده در داخل پوسته است . پرنده در این موقعیت ترازمند ، در داخل پوسته با بالا صعود می کند

این تصویر ، پوسته را به صورت توده بسته ای از هوای چرخان نشان می دهد و در داخل این توده یک حلقه گردابی چنبره ای شکل از هوای گرم وجود دارد که پیوسته هوای سرد را از وسط چنبره به سوی بالا و از کناره های آن به سوی پایین پمپ می کند.


باید اضافه کرد که از مدتها پیش معلوم شده است که پرواز گشوده بال پرندگان در هوا مستلزم وجود یکی از این دو شرایط است : یا هوا باید سرعت افقی داشته با زمان یا مکان تغییر کند ، یا باید دارای سرعتی موضعی روبه بالا باشد . پرندگان بلند پرواز دریایی از قبیل آلباتروسها یا بعضی از کاکاییها ( مثلا کاکائی پشت سیاه) از شرط اول استفاده می کنند . این پرندگان ، با استفاده از لایه های برشی ممتد و پایای باد بر فراز اقیانوسها ، می توانند به راحتی و با اطمینان تمام گاهی تا هزاران کیلومتر را به صورت گشوده بال پرواز کنند . مکانیسم این پرواز از مدتها قبل به خوبی شناخته شده است . در واقع اصطحکاک باعث می شود که در سطح وسیعی از دریا ، اندکی بالاتر از آن ، از سرعت باد کاسته شود و به عبارت دیگر سرعت باد از سطح دریا تا ارتفاع 15 الی 30 متری بالای امواج ، به تدریج افزایش پیدا می کند . از همین شیب سرعت باد است که آلباتروسها انرژی لازم را برای پرواز می گیرند. 


اوج‌گیری دینامیک متکی بر سرعتهای نایکنواخت بادهاست ، مثل لایه های برشی باد بر روی اقیانوس ها ، پرندگان دریایی در این لایه ها اوج می گیرند، شیب سرعت باد ( که با پیکان مشخص شده است ) به پرنده امکان می دهد که حتی هنگامی که در پرواز صعودی ، خلاف جهت باد سرعت زمین را از دست می دهد سرعت خود را نسبت به هوا و همچنین نیروی بالابرش را حفظ کند . اگر این شیب سرعت نبود پرنده در هر دور ارتفاع و انرژی پتانسیل را از دست می داد


پرنده در جهت باد می‌سرد و با تبدیل انرژی بالقوه ( پتانسیل ) به انرژی جنبشی ، نسبت به هوا و نسبت به زمین سرعت می گیرد . درست در بالای امواج به سوی باد بر می گردد و با افزایش ناگهانی زاویه بالهایش ( زاویه حمله ) شتاب اولیه را برای اوج گرفتن کسب می کند . هرچه بالاتر می رود ، با سرعتهای بیشتر باد مواجه می شود و از این طریق سرعت خود را نسبت به هوا حفظ می کند به این ترتیب ، پرنده می تواند بدون صرف انرژی داخلی تا ارتفاعی که قبلا از آن سریده بود بالا برود و ساعتها بدون بال زدن پرواز کند . 


توصیف بسیاری از جزئیات مربوط به بال باز روی پرندگان ، از مشاهده فوق العاده دقیق و کاملی که هانکین شیمیدان انگلیسی ، بین سالهای 1910 و 1913 در هند به عمل آورد ، روشن شده است وفور کرکسهای هندی این امکان را برای هانکین فراهم کرد که بسیاری از خصوصیات اساسی پرواز گشوده بال را ضبط کند و وضعیت حرکت آنها را به پرندگان دیگر که پروازی مشابه دارند تعمیم بدهد . او متوجه شد که قابلیت هوا در تامین این نوع پرواز رابطه معینی با حضور آفتاب و شدت آن دارد . بعدها محققین دیگر نیز متوجه همین نکته شدند . با طلوع آفتاب ، انواع مختلف کرکسها دقیقا به ترتیب افزایش باربال ( بار بال برابر است با وزن پرنده تقسیم بر مساحت بال آن ) اوجگیری را آغاز می کنند . سبکترین کرکس ( کرکس سیاه ) با بار بال 5.5 کیلوگرم بر متر مربع ، از زمین بلند می شود . پرواز صبحگاهی چلچله ها در تابستان خیلی زودتر از زمستان آغاز می شود و ساعت شروع به طور منظم در طول سال تغییر می کند .


برخی پرندگان بزرگتر ، مانند نوعی لک لک Leptoptilos dubius با باربال 7 کیلوگرم بر متر مربع و درنای هندی Grus antigone فقط در تابستان ، آن هم برای چند ساعت در گرمترین ساعات روز ، می توانند بدون بال زدن پرواز کنند . واضح است که این پرواز متکی به تابش خورشید است . بر این اساس ، هانکین متوجه شد که بر خلاف نظریه ستون های بالا رونده هوای گرم از سطح زمین ، که مستلزم وزش باد در سطح زمین است ، بهترین موقع برای اوجگیری وقتی است که هوا در سطح زمین کاملا آرام باشد . به همین دلیل ، هانکین مشاهده کرد که بزرگترین کرکسها همیشه نه در نزدیکی های زمین بلکه در ارتفاعات پرواز گشوده بال ( صف ) را آغاز می کنند . در موارد متعدد نیز دیده شده که گروهی از کرکسها در ارتفاعات پایین تر ، و درست در ارتفاعات زیر آنها ، برای اینکه ارتفاع را نگه دارند ، ناچار بوده اند به طور پیوسته بال بزنند . هانکین از مشاهدات متنوع خود نتیجه می گیرد که پرواز گشوده بال پرندگان را نمی توان با ستون های بالا رونده هوا تبیین کرد . در واقع معلوم شده است که ساز و کار ( مکانیسم ) این پدیده بسیار پیچیده تر است. 


در این رابطه هنگامی که نور خورشید به زمین می تابد انرژی جذب شده به گرما تبدیل می شود و دمای سطح زمین افزایش پیدا می کند . لایه هوای مجاور سطح زمین گرم می شود و چگالی آن نسبت به لایه بالاتر کمتر می شود . هنگامی که این لایه ، که معمولا همراه با بادهای معمولی روی سطح زمین و به آرامی حرکت می کند ، نرمتر و نمناک‌تر شده ، تعادل آن ناپایدار می شود . بالاخره نوعی کنش راه‌انداز ، مانند گرمای زیاد موضعی در قسمتی از لایه ، تعادل آنرا بر هم می زند و هوای گرم به داخل هوای سرد لایه بالاتر نفوذ می کند . با جریان بیشتر هوا از لایه گرم ، این برآمدگی نفوذی به سرعت بزرگ می شود و حباب بزرگی از هوای گرم را تشکیل می دهد . به محض آنکه لایه هوای گرم تمام شد ، هوای سرد جای آنرا می گیرد و حباب را تحت فشار منگنه‌ای قرار می دهد . در اثر این فشار ، حباب شروع به بالا رفتن می کند و همراه با باد مثل بادبادک آزاد شده به حرکت در می آید . در واقع در روزهای آفتابی ، سطح زمین به ته یک کتری آب جوشان شباهت دارد . بالا آمدن توده های هوای شناور درست مثل حبابهای بخار است که از نقاط مختلف کتری و دقیقا به همان دلایل بالا می آید . همچنان که حبابها بالا می روند ، در محلی که سرعت حبابها متفاوت می شود ( اینجا همان مرز بین توده شناور و هوای نسبتا آرام خارج ار آن است ) ، لایه ای خاص و برشی ایجاد می شود . این لایه هوای متلاطم از خودش واکنش نشان می دهد و سرانجام به صورت حلقه گردابی بزرگ در می آید. 


تاثیر افزایش ارتفاع و کاهش فشار بر بدن انسان:

 ترکیب دمای کم و وزش بادهای زیاد در ارتفاع، خطر جدی در مورد اختلالات مربوط به سرما مانند هیپوترمی به همراه دارد. همچنین به علت سردی هوا در ارتفاع، رطوبت مطلق آن نیز بسیار کم است. هوای سرد، آب بسیار کمی را در خود نگه می دارد. بنابراین حتی اگر هوا کاملاً از آب اشباع شده باشد (رطوبت نسبی 100%) بازهم مقدار آب واقعی که در آن وجود دارد ناچیز است. فشار سهمی آب در دمای 20 درجه سانتیگراد حدود 17 میلیمتر جیوه است. رطوبت خیلی کم در ارتفاعات بالا از دست دادن آب بدن را سرعت می بخشد. در واقع حجم زیادی از آب بدن، به طور نامحسوس و به علت تبخیر تنفسی در هوای خشک از دست داده می شود. افزایش میزان تنفس در ارتفاع نیز مزید بر علت قبلی شده و موجب کاهش بیشتر آب بدن از این طریق می گردد. هوای خشک همچنین تبخیر آب از طریق عرق ریزی به هنگام فعالیت را افزایش می دهد.


مقایسه ارتفاع و رطوبت نسبی هوا در دو شهر مختلف ایران:  

تهران: ارتفاع شهر در بلندترین نقاط شمال به ۲۰۰۰ متر و در جنوبی‌ترین نقاط به ۱۰۵۰ متر از سطح دریا می‌رسد.  ارتفاع کنونی تهران از سطح دریا در حدود ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متر است. در میدان تجریش ارتفاع حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راه‌آهن ۱۱۰۰ متر بالاتر از سطح دریا می‌باشد. 

میانگین 1،368 متر 

 در یک دوره ۴۵ ساله بیشترین دمای تهران ۴۳ درجه سلسیوس و کمترین دمای آن ۱۵- درجه سلسیوس گزارش شده‌است. میانگین رطوبت نسبی هوا در تهران ۴۰٪ و در شمیران ۴۶٪ بوده‌است. میانگین تغییرات ماهانه رطوبت نسبی کمینه و بیشینه در ایستگاه مهرآباد تهران نشان می دهد رطوبت نسبی در ایام صبگاهی بین حداقل 38درصد تا حداکثر 79 درصد به ترتیب در ماه های تیر و دی نوسان دارد. این تغییرات در مورد رطوبت نسبی نیمروزی بین 15 درصد در خردادماه تا 47 درصد در دی ماه متغیر است.



گرگان: ارتفاع از سطح دریا بین 120 تا 180 متر و بور میانگین 155 متر است. 

رطوبت نسبی، بالاترین آن در ماههای فروردین، آبان ، و بهمن رقم می خورد که بستگی به شرایط جوی هر سال متغیر بوده و اصولا بالای ۸۵درصد می باشد. 


نتایج یک تحقیق از مقایسه دو شهر گرگان و یزد: در ماههای گرم سال(از تیر تا شهریورماه)خطر وقوع گرمازدگی،افتابزدگی و احساس ناراحتی برای انسان در شهر گرگان به‌طور بالقوه بیشتر از یزد می‌باشد.همچنین مشخص شد برای‌ مواقعی که دمای هوا در این دو شهر به مرز 40 درجه سانتیگراد نزدیک می‌گردد احساس ناراحتی در شهر گرگان خیلی بیش از یزد می‌باشد.


مطالب فوق از سایتها و وبلاگهای مختلف فارسی زبان نت جمع آوری شده است که ذکر همه منابع مقدور نیست. 


منبع مقاله مکانیسم پرواز پرندگان: سایت پرندگان ایران